کس ناز و مامانی خوردن داره گفتم ببخشید خانم تزریقاتی هم این

0 views
0%

کس ناز و مامانی خوردن داره

رو سینه هاش نمیدونست چه کار داره میکنه منم شروع کردم به خوردن سینه هاش نوکشو با زبونم لیس میزدم و میمکیدم دیگه تحمل نکردم و بهش گفتم شلوارتو در بیار که یهو احساس کردم به خودش اومد و گفت نه دیگه بسه گفتم چی بسه تازه شروع شده دستم رو بردم سمت دکمه شلوارش و باز کردم و اروم کشیدم پایین ینی هیچی نشده داشت ابم میومد بدون اینکه کاری بکنم دستم رو بردم تو شرتش و گذاشتم رو کسش که انگار یه بطری اب خالی کرده بودن روش کس تپل و ور قلمیدش کیرمو به حدی شق کرد که از دردش داشتم منفجر میشدم با خودم میگفتم الانه که کیرم از وسط نصف بشه خلاصله بهش گفتم برگرده که کونشو هم ببینمو لمسش کنم وقتی برگشت با دیدن کون سفید و قنبل کونش نا خوداگاه شروع کردم به خوردن کونش اصلا باور نمیکردم با همیچن کونی مواجه بشم کیرمو گذاشتم لای کونش و بهش اصرار کردم که اجازه بده از عقب بکنمش ولی عصبانی شد و نذاشت منم همینجوری لا پایی میکردمش بهش گفتم چند مین صبر کنه
عجب کوسی بود
با دوستان و همكاران رفته بودیم استخر, تا رفتم تو خونه افتادم و به سختی لرز تمام تنمو گرفت رفتیم یه درمونگاه و یه دكتر سبیل كلفت ما رو معاینه كرد و گفت سرماخوردگی ! با دیدن خانم فروشنده اصلا بیماریم یادم رفت یه فرشته خوشگل با لباسی سفید . لباسش كاملا از سر تا پا سفید بود چشمان سبز تیره مایل به خاكستری با سینه هائی برجسته . دهن غنچه و لبها قلوه ای رژ نارنجی رنگی زده بود كه به لباسش سکس ایرانی میومد به دوستم حق دادم كه از این جواهر دل نكنه كنار دوستم واستادم و گفتم ببخشید خانم تزریقاتی هم این دور بر ها هست ؟
با دوستم اومدیم بیرون و یه راست رفتم سمت ماشین از پشت سر داد زد هی كیوان مگه نمیخوای آمپولهاتو بزنی گفتم نه فكر بهتری دارم و یه رستوران كمی غذا بخورم . دوباره برگرد به همون داروخونه گفت خل شدی گفتم برو باقیش با من دوباره برگشتیم و ایندفعه من تنها رفتم تو.

کس ناز و مامانی خوردن داره

کیر درد گرفتم از بس که شق کردم
گفت : من نه! من فقط خانمها رو آمپول میزنم گفتم حالا یعنی برم تغییر جنسیت بدم اینكه دیگه اصلا ارزشش رو نداره زد زیر خنده و گفت نه بابا كلی تزریقانی هستن كه الان بازن. میتونید برید اونجاها گفتم حالا نمیشه شما بزنید كمی جدی شد و گفت نه آقا گفتم كه نمیشه و رفت سراغ یه مشتری كه تازه اومده بود منم با حال گرفته اومدم تو ماشین رفتیم سر راه یه درمونگاهی و یه آمپول پنی سیلین دردناك زدم و رفتم خونه خوابیدم عصر روز بعد رفتم همون داروخونه تا خانمه منو دید ابرو در هم كشید و گفت امرتون گفتم یه نوار بهداشتی اونم نامردی نكرد و گفت به همین زودی رفتی تغییر جنسیت دادی البته بهت میخوره دیوونه باشی گفتم آره دیدمت دیونه شدم و برگشتم و رفتم. فرداش باز رفتم گفتم یه بسته كاندوم بده تا برم

سفتی كیرش و حس كردم

کیرم میرو توت بلاخره
گفت از كدومش میخوای گفتم هر كدوم شما پیشنهاد بدین گفت خیلی پرروئی گفتم چرا مگه به هیچكس كاندوم نمیفروشید؟عصر روز بعد دوباره رفتم اونجا تا منو دید زد زیر خنده گفت از من چی میخوای ؟ گفتم هیچی فقط میخوام یه شام با هم باشیم و حسابی نگات كنم همین با تعجب گفت فقط همین؟ گفتم آره گفت بهم زنگ بزن ولی دیگه اینجا نیا برام بد میشه.ساعت 8 شب بهش زنگ زدم, ساعت 8:30 بیا اولین كوچه بعد از داروخونه یا ماشین قهوه ای هست كه من توشم
ساعت 8:15 سر قرار بودم چند دقیقه ای نگذشته بود كه در ماشین باز شد و نشست تو و دیدم پری یه سیگار روشن كرد و خیلی عصبی مشغول شد گفتم میدونی چیه تا حالا شده كسی چشمتو بگیره گفت یعنی چی ؟ گفتم یعنی اینكه با دیدن طرف از دل و جون بخوای مال تو باشه گفت از این حرفها خوشم نمیاد منظورت رو بگو گفتم چشمم تو رو گرفته از اون گرفتن هائیكه هر كاری براش میكنم بلند گفت : یه احمق دیگه بهم برخورد و تو دلم گفتم احمق رو خواهی دید وقتی بالش رو گاز بگیری. گفت خوب برو یه شامه دیگه بعدش كه منو میرسونی گفتم هر جور میلته نشست و راه افتادیم گفتم كجا دوست داری بریم گفت بریم كندز پیتزاش سبكه اما برای لجبازی رفتم تمشك محیطش خیلی رمانتیك تره.
ادامه دارد …
hardcore,sexy,blowjob,brunette,doggystyle,amateur,wife,curvy,POV,cowgirl,housewife,horny,funny,reality,exotic,big-tits,titty-fuck,propertysex,ella-knox,real-estate-aget

From:
Date: March 17, 2020