همچین با لذت کیر میخوره انگار لواشکه

0 views
0%

همچین با لذت کیر میخوره انگار لواشکه

آیدا در حالی که 4 تا کف پا جوی صورتش بودن بویی کشید و گفت:اوفففف……..واییییی……چه بوی بدی میده……خیلی نامردین……اوففففففف……..
آیدا میگفت اوففففف بعد بو میکشید.حدود 5 دقیقه بو کشید تا این که خواهرهای فاطمه دو نفری با هم کف پاهاشون رو چسبوندن روی صورت آیدا.آیدا هم زیر پاهاشون دست و پا میزد و میگفت:اوممممم…….اوففففف……بسه…..اوممممممم..خفه شدم.
خواهرای فاطمه گفتن شروع کن عرق کف پاهاموم رو به خوردن!!آیدا شروع کرد به لیسیدن کف پاهاشون.خدایی هم کف پاهاشون زیاد کثیف نبود فقط یه کمی زرد رنگ بود و معلوم بود بوی عرق میداد.آیدا گفت:من حاضرم کف پاهای شما دو تا رو تا شب بخورم ولی به اون ها بگید برن!خیلی پاهاشون بو میده!

سکس مادرم با همکارم
یه مادر ۵۲دوساله سفید با سینهای برجسته سایز ۸۵خوش فرم دارم خیلی هم خوشگله من ازدواج نکردم و دنبال دختر بودم من دیگه خسته شدم داداش بزار مادرت برات پیدا کنه منم گفتم باشه یروز به من گفت میخام دوس دخترمو بکنم جا داری منم گفتم بیا خونه ما منم کلید خونرو دادم بهش یه چند ساعتی اونجا بود وقتی از خونمون برگشت گفت عکساتونو تو دیوار خونه سکس ایرانی دیدم این چشمش مادر مارو گرفته بود یروز به بهانه اینکه با مادرم حرف بزنه به من گفت بریم خونتون من مادرتو راضی کنم سریع یرات زن بگیره ما رفتیم خونه با مادرم چند ساعتی حرف زد مادرمم خیلی خندوند طوری شد که مادرم گفت شما هر وقت تونستید بیایید اینجا صحبت کنیم سعیدم پرو پرو گفت شما شماره موبایلتونو بدید من همش براتون جک میفرستم شما بخندید. خلاصه شماره مادرمو راحت گرفت منم اصلا شک نکردم.

همچین با لذت کیر میخوره انگار لواشکه
همچین با لذت کیر میخوره انگار لواشکه

عکس سینه و کص مادرم بود
یروز که مادرم گوشیش رو میز بود دیدم سعید براش داره چیزی میفرسته مادرمم توی دستشویی بود رفتم نگاه کردم سعید نوشته ابت اومد من چشمام گرد شد رفتم بالاتر دیدم سعید فیلم جق زدنشو برای مادرم فرستاده میگه ببین ابم برات میاد تو هم بخاطر من ابتو بیار اونم نگو ابشو رفته دستشویی بیاره ،چتای مادرم با سعیدو دیدم چشمام گرد شد بله تمام عکس سینه و کص مادرم بود که برای سعید فرستاده بود وسعید حتی گفته بود دوسش داره و عاشقشه و میخاستن قرار سکس بزارن تا مادرم اومد گوشیو گزاشتم زمین خودمو زدم که چیزی نمیدونم خلاصه اینقدر ادامه داشت تا یروز مادرم گفت میخاد بیاد فست فود شام بخوره مادرم اومد دیدم چقدر همو نگاه میکنن پره شهوت رو چشمانشونه من کاری نمیتونستم بکنم من گفتم شما حرف بزنید من میام وقتی بلند شدم یواشکی نگاشون میکردم دیدم سعید دست مادرمو گرفته داره میمالونش دست انداخته تو مانتوش سینهاشو میماله حسابی مادرمو حشری کرده بود

آبت بیاد بریزه رو صورتم

ابشم میریزه توش
،دیدم مادرم رفت دستشویی سعیدم دید کسی نیست چند دقیقه بعدشم اونم رفت تو .رفتم نگاه کردم دیدم بله رفتن تو دستشویی خانوما نیم ساعت داخل بودن وقتی مادرم اومد بیرون اشفته بود سریع با من خداحافظی کرد حتی قضاهم نخورد چند مین بعدشم سعید خیلی ریلکس بیرون اومد خلاصه من فهمیدم رفتم بهش گفتم سعید به تته پته افتاد منم از خدام بود یکی مادمو بکنه چون با پدرم رابطه نداره همیشه تنها بود اولش سعید گفت نه اما بعدش من گفتم عکساتونو دیدم الانم فهمیدم تو دستشویی بودید من گفتم اشکال نداره با هم باشید سعید چشماش گرد شد اقا سعید هر روز ۲ساعت مرخصی میگیره میره خونمون ساعت۴تا ۶عصر با مادرم میخابه ابشم میریزه توش

verified profile,cum,dildo,lesbian,teen,pussy,licking,babe,brunette,homemade,young,closeup,toys,ebony,pussy-licking,big-ass,horny,orgasm,big-tits,big-boobs,natural-tits

From:
Date: March 17, 2020