کیر سیاه کلفت تا ته توی کُس فرو می رفت

0 views
0%

کیر سیاه کلفت تا ته توی کُس فرو می رفت

.فروزان از تو دیگه توقع ندارم.تو دیگه چرا؟این حرف رو که زد سمیرا و اون یکی دوستش که اسمش فتانه بود زدن زیره خنده!آیدا یه نگاهی به فتانه کرد و گفت بیا دست خواهرت رو بگیر و برو فتانه!تو رو خدا!من فهمیدم فتانه خواهر فروزانه و آیدا اون رو هم میشناسه!!!!آیدا که این حرف رو زد فروزان کف پاهاش رو کامل چسبوند به صورت آیدا و گفت:اوممممم……از عرق کف پاهام نفس بکش!!!!
من کف پاهای فروزان رو از دور دیدم که واقعا سیاه و چرکی بودن.واقعا نمیدونم آیدا چی میکشید زیر کف پاهای چرکی فروزان.بعد فروزان زبون آیدا رو با دستش در اورد و گذاشت لای انگشتای پاش!!!!وای!!!بیچاره آیدا!!!!زنم رو داشتن میگاییدن!

کیر سیاه کلفت تا ته توی کُس فرو می رفت
کیر سیاه کلفت تا ته توی کُس فرو می رفت

کیر محکم فرو کن
از توی سوراخ در نگاه می کرد مهشید. می گفت سیامک داره شروع می کنه.
مهشید تلگرافی گزارش می داد. « درش آورد». بعد اشاره کرد که یکی بهش یک نخ سیگار بده. « داره میزنه». مجید بقیه رو زد کنار. « بذار منم ببینم». سارا گفت« ماکه همه دیدیم. مشخص نیست. بببنی هم نمی بینی. چیزی که باید ببینی سکس ایرانی مشخص نیست. این چیزها باید نبینی نا ببیینیش. بخاطر همینه ما ایستادیم اینجا مجید». مجید مهشید رو کناری زد. مهشید شاکی به مجید که موهای زردش رو نزدیک در گرفته بود و چشمش توی سوراخ کلید بود نگاهی انداخت و پک بعدی رو به سیگار زد. نوبت مجید بود حالا« داره محکم تر می زنه. اون هم داره همکاری می کنه. باورم نمیشه. چطوری؟». از تو سوراخ

این کون شهید داده, مقدسه

کلید مشخص بود. سیامک پشت خانم مدیر ایستاده بود. خانم مدیر دستی روی سینه هاش می کشید. از روی لباس. بعد به خودش می پیچید.

کیر سیاه کلفت تا ته توی کُس فرو می رفت
پیدا بود پشت خانم مدیر. خانم مدیر می گفت« آی. توشه. وای. بزن». بعد همونطور که توی اتاق ایستاده بود از وسط پاهاش روی لباس تنگ اداری توی زمینه ی خاکستری خیسی پهن و پهن تر می شد. مشخص نبود چطور این اتفاق می افتاد. سیامک همیشه میگفت تلمبه زدم توش. ولی چیزی نبود. خانم مدیر جیغ می زد. بعد سیامک هم صدای آه و ناله اش بلند می شد.
سیامک کیرش رو بیرون می کشید. روی کون خانم مدیر می کوبید. بعد می گفت« پاره ات می کنم». بعد کیر سیاه کلفت تا ته توی کُس فرو می رفت. بعد دو طرف پاها رد می شد. کون پهن خانم مدیر که رنگ شکلات بود به شکم سیامک می خورد. سیامک در گوش خانم مدیر می گفت« گاییدن داره کونت. اونم پاره می کنم جنده». خانم مدیر ملتمس نگاه می کرد. می گفت« وای بزن سیامک. بزن خلاصم کن. همه ی زن های دنیا تورو می خوان. هر زنی تورو می بینه کسش آب می افته.

کیرتو بکن توش
من می دونم که هر زنی تورو ببینه دوست داره زیر پات بخوابه سیا. بزن. اون کیر کلفتتو بزن توش. منو کتک بزن. بزن منو بزن». سیامک کیر رو بی
رون می کشید. صورت روی کس می برد. بعد زبون می زد. بعد انگشت می کرد. بعد با کف دست روی کس می زد. بعد می بوسید لبه ها رو. بعد انگشت توی کون. بعد دوباره می خورد.« عاشق بوشم». خانم مدیر سرش رو تکون می داد. موها روی کمر پخش می شد. سیاه بر قهوه ای. « همه عاشقشن. منم عاشق بوی کیر توام. دیوونه کیرتو بکن توش».

verified profile,anal,ass,amateur,homemade,wife,gape,big-ass,girlfriend,hardsex,amateurs,gostosa,dando,cu,big-dick,amador,esposa,cuzinho,anal-sex

From:
Date: March 17, 2020