کیر پدر شوهرم جرم داد
خندیدم بعدش گفتم فکر کردم با یه مرد خوابیدی که اونم گفت نه دیونه اصلا هم لز بهم حال نداد و با تو بهتره منم که کنجکاو شدم ازش خواستم تعریف کنه اونم گفت اولش لب گرفتیم بعدش دنیا پرده نداره کسه منو خورد منم با انگشت می کردم تو کسش منم که تحریک شده بودم گفتم کسش که به قشنگی ماله تو نیست اونم خندید گفت به تو چه پرو نشو دیگه.
خلاصه اون شب گذشت و دیگه بیشتر وقتا با دنیا لز می کردن و از این کار خانومم لذت می برد منم واسم جالب بود بهش گیر نمی دادم وقتی من خونه نبودم دنیا رو صدا می کرد پیشه هم بودن خلاصه یه روز سه نفری داشتیم ناهار می خوردیم دنیا گفت محمد خدا بهت شانس بده یه کم دست پخته خانومت حرف نداره خوشگلم که هست چی می خوای دیگه منم گفتم خواستگارم زیاده واسش یا فقط ناز داره اونم خندید گفتش خودم می گیرمش خانومم گفت جون قربونت برم من به شوخی گفتم بچه ها سر میز ناهار نمی شه که دنیا گفت چی نمی شه منم گفتم هیچی دنیا خجالت کشید شبش خانومم بهم گیر داد چرا اون حرفو زدی دنیا از من پرسید واسه تو تعریف می کنم من گفتم نه تو چرا تابلو می کنی منم گفتم باشه دیگه حواسم هست
سینه هاش دو تا توپ گرد و ناز
یه سکس جالب و عجیب با پدر شوهرم! من 23 سالم بود ازدواج کردم و شوهرم هم 26 بود. مادر شوهرم هم 7 سال پیش فوت کرده بود. پدرش هم یک مرد 52 ساله بود که بدون اغراق می تونم بگم از پسرش ( شوهرم) جذاب تر بود. من بعد از عروسی متوجه بعضی نگاه های عجیب اون به خودم میشدم و اوایل خیال میکردم که از طرز لباس پوشیدن من بدش میاد یا تعجب میکنه اما کم کم این نگاه ها بیشتر شد و من در سکس ایرانی اون شهوت رو می دیدم.به شوهرم هم نمی تونستم بگم پدرت منو بد نگاه میکنه
شوهرم از طرف اداره به یک ماموریت یک هفته ای رفت. یه روز صبح تازه از خواب بیدار شده بودم زنگ در خورد, پدر شوهرمه درو باز کردم با دو تا نون سنگک اومد بالا من سخت در آغوش گرفت و بوسید. هیچ وقت جلوی پدرام منو این جوری نمی بوسید رفتم آشپزخونه که چای بیارم که دنبالم اومد.- خب خانوم خانوما چه خبرا؟ حالی از ما نمیپرسی : اختیار دارید. – چرا از وقتی پدی رفته نیومدی پیش من؟ : یه کم کار عقب افتاده داشتم – به هر حال میومدی خوشحال میشدم : چشم مزاحمتون میشم. – خب ببینم از نی نی خبری نیست؟ : پدارم که میگه حالا حالا ها حرفشو نزن – خب حقم داره. دلش می خواد همش با زنش باشه.نمی خواد شباشو اسير بچه داری کنه! به نظر من حیفه این هیکل خوشگل که با حاملگی خراب بشه. مادر پدی هم زن خوشگلی بود. بدنش مثل برف صاف و سفيد. سینه هاش که دیگه نگو. دو تا توپ گرد و ناز که وقتی راه میرفت لرزشش منو مست میکرد. همه جاش خوشگل بود و… ( از اینکه انقدر راحت از تن و بدن زنش میگفت هم تعجب کردم هم خجالت کشیدم)
کیرش دراورد, چه کیری گنده و پشمالو
شلوارشو درآورد و کیرشو انداخت بیرون
: می دونی تو رو میبینم یاد اون میوفتم. تو هم مثل اون خوشگل و نازی. خوش به حال پدی چه هلویی هر شب تو بغلشه. – کاش حتی شده یه ساعت بغل من می خوابیدی : بابا این چه حرفیه که میزنی؟؟ – مگه چیه عزیزم؟ مگه من دل ندارم؟ حالا اگه یه کامی از تو بگیرم مگه آسمون به زمین میاد؟ : من نمی فهمم. شما می خواید به پسرتون خیانت کنم؟ – خیانت چیه…اون از وجود منه. من نبودم اون نبود ( عجب استدلالی!!) دیگه منتظر من نشد و اومد محکم بغلم کرد و لباشو سفت گذاشت رو لبم. هیچ تکونی نمی تونستم بخورم. همین جوری منو خوابوند کف آشپز خونه. لبامو دیگه ول نمی کرد سینه هامو میمالوند. منم دیدم چاره ای ندارم خودمو سپردم به دستای شهوت بارش سریع لباسامو در آورد به خوردن سینه هام همه ی سینمو می خواست بکنه تو دهنش. من فکر میکردم که کار به همین جا ختم میشه. اما دیدم که شلوارشو درآورد و کیرشو انداخت بیرون. دیگه وحشت کردم. یعنی اون می خواست با من… کیرش خیلی زود راست شده بود.
گفت: چه کس نازی داری
سر کیرشو چسبوند به دهنم گفت بخور با انگشتش نوک سینمو نیشگون گرفت گفت بخور وگرنه میکنمش مجبور شدم بذارمش دهنم. وقتی دید که با بی میلی کیرش تو دهنمه بی خیالش شد و گفت ولش کن رفت پایین با دستش لبای کسمو باز کرد و حسابی بر اندازش کرد و گفت: چه کس نازی داری. نکنه هنوز پدی نکردتت که انقدر تنگ و تر تمیزه؟ شایدم لوست کرده آروم میکنتت؟ من که مامانشو جر میدادم.حالا من جرت میدم تا بفهمی کردن یعنی چی! تو دیگه الان زیر منی سعی کن لذت ببری. پاهامو گذاشت رو شونشو یه کم با کیرش رو کسم بازی بازی کرد. با نوک کیرش چوچولمو می مالوند.این باعث شد که منم تحریک بشمو به نفس نفس بیوفتم.خلاصه چند دقیقه ای این کار و کرد و یک مرتبه با فشار زیاد کیرشو هل داد تو که تا مغز سرم درد گرفت.حتی شب زفافم هم انقدر درد نکشیده بودم. یه چند تا جلو عقب که کرد کیرشو درآورد و دوباره مالید رو چوچولمو باز با همون فشار یک مرتبه داد تو. چند بار این کار و تکرار کرد تا اینکه آبش یهو اومد و همه رو خالی کرد اون تو. منم دیه رمقی نداشتم. نه واسه داد زدن نه واسه اعتراض که چرا آبشو تو ریخته. بعد از اینکه کارش تموم شد منو بوسید و با ملایمت گفت قول میدم دفعه بعد بهتر باشه.ايندفعه خیلی حالم بد بود! تا سر ماه بشه و من همش اضطراب داشتم که مبادا حامله شده باشم. دیگه سعی کردم هیچ وقت موقعیتی پیش نیاد که با پدرشوهرم تنها جایی باشم
verified profile,pussy-fucking,big-dick,multiple-orgasm,sex-magic,interracial-couple,naughty-wife,verified-profile,goddess-worship,sunny-leone-porn,maya-rati-porn,indian-porn-actress,indian-webcam-girl,sexy-bollywood-actress,desi-porn-star,bollywood-porn-actress,afghani-porn-actress,panjabi-porn-actress,pakistani-porn-actress,tantra-porn-actress,alone-aunty-porn
One thought on “کیر پدر شوهرم جرم داد خواب بیدار شده بودم زنگ در خورد”
Comments are closed.