دختره زده بالا باید بکنمش مرسی منم گفتم دست پخت مامانمه

0 views
0%

دختره زده بالا باید بکنمش

علی دستشو دورم حلقه کرد و ی لحظه باهم چشم تو چشم شدیم نگاهش به لبام بود ک وسط حرف زدنم یهو بوسید منو خدا میدونه یهو چه داغ شدم تنم گرم پرم شد چشمامو بسته بودم اما چون خیلی حس خوبی بود دوس داشتم بازم باشه علی هم ک خیالش راحت شد از برخورد من باز شروع کرد, بلد نبود فقط میبوسید کم کم راه افتادیم لب بالامو میمکید و منم چند بار کوتاه لب پایینشو بوسیدم.منو خم کرد رو زمین مثل اونایی ک تشنه هستن دوتا لبامو باهم میخورد هنوزم همینطوریه عین جاروبرقیه و کلا جفت لبامر باهم میخوره و میمکه دستش رفت سمت سینم راضی نبودم نمیزاشتم بره روش ناراحت شد منم حسابی امپرم بالا بود و کسم خیسه خیس خودم دستشو گذاشتم روی ممه,هام اروم روش مب کشید سرش زده بود بیرون و علی هی میگفت واااای ازم اجازه گرفت پیرهنمو دراره وقتی دراورد دوباره لبای قلوه ایشو رو لبام گذاشت دستشم روی ممه چپیم بود. و اروم فشار میمداد… من گفتم بسه و بزور بلند شد از اون ب بععد بحثامون خیلی سکسی شد و اونم خیلی تشنه من شده بود… بعد از چند روز خونشون خالی شد من رفتم پیشش رو مبل نشستم
میخاد بکنش

دختره زده بالا باید بکنمش

دختره رو دیدم که از اتوبوس پیاده شدو یه اندام فوق العاده ای داشت یه شلوار لوله تفنگی چسبون بایه گفش پاشنه سوزنی 5 سانتی و به جای مانتو یه پیراهن گشاد تنش بو که رو فارسی نویس بود من یه لحضه از مخم دود زد بیرون چون واقعا هنگ کرده بودم که دیدم اومد تو غذا خوری و خیلی شلوغ بود که دختره اومد گفت میشه بیام کنارت بشینم منم اون موقع هل شده بدم و به خودم اومدم و گفتم ارث پدرم نیست که نذارم بشینی(البته بگم که من خیلی زبون دارم و هیچوقت تو حرف زدن کم نمیارم)یه نیش خند زد و نشست دیدم غدا نداره و گفتم بفرمایید که گفت نه مرسی منم گفتم دست پخت مامانمه کثیف نیست بعد گفت واسه اینکه ناراحت نشی میخورم بعد که غذاخوردن تموم شد رفتم که به بوفه های صنایع دستی و از ای کسشعرا یه سری بزنم که دیدم اون هم اونجاست و به عینکا نگا میکنه و یه عینک زد به چشمش و گفت بم میاد منم گفتم یکی دیکه رو امتحان کن اونم چنتا دیگه گذاشت و بعد، بش گفتم یه چیزی بگم ناراحت نمی شی؟ گفت چی گفتم میشه بیخیال عینک شی اینو که بش گفتم بش برخورد ولی به روش نیاورد. دیگه همونجا با هم آشنا شدیم که گفت اسمش میناست و 24 سالشه و داره میره خونه ی داییش که خونشون ماهشهره. چند دقیقه با هم سکس ایرانی  کس شعر گفتیمو با هم گرم گرفتیم بعد که خواستیم سوار اتوبوس بشیم گفت که بیا پیش من بشین منم قبول نکردم و تو دلم گفتم جلو مردم زشته حالا میگن پا دختره مردم و گرفته و همونجا هم میخاد بکنش. گفتم که ساعت 1 شب که همه خوابیدن شاید بیام.

کیرمو در میاوردم و دوباره میکردم تو کونش

کیرمو در اوردم و کردم تو دهنش
یارو که کنار من نشسته بود هی می گفت برو عقب. بعد فهمیدم اون مادرکسده میخواسته که من برم عقب که اون راحت دوتا صندلی داشته باشه ساعت حدودا 1.30 بود که دیدم همه تو خواب و بیدارین یه ال بش دادم و رفتم عقب نشستم وقتی رفتم دیدم صورتش خیس عرقه و تابلو بود که خیلی حشری شده بود و یکم با خودش ور میرفت ،بعد چند لحظه دیدم داره با من ور میره و دستش روفته دور گردنم، منم از موقعیت استفاده کردم و هی گردن و گوششو میلیسیدم خیلی آمپرش رفته بود بالا منم یه دستم روی سینش بو یکی رو چچولش دیدم یواش یواش داره صدای آه و ناله هاش در میاد جامونو عوض کردیمو من رفتم کنار پنجره و اون اومد اینور کیرمو در اوردم و کردم تو دهنش ،تخم حروم اصلا بلد نبود ساک بزنه هی کیرمو گاز میزد

دختره خیلی حشریه
زخمیش کرد دیدم این دختره خیلی حشریه و نمیشه کاریش کرد یه لیوان آب روبرومون بود ورداشتم و ریختم رو صورتش و یه چک آروم زدم تو صورتش و گوشیمو دادم دستش که باش بازی کنه و به حالت عادی برگرده خوشبختانه همینطور شد ساعت حدود 2.5 بود که دیدم خوابش برد و منم رفتم سر جای خودم نشستم و خوابم برد تا صبح که حدودا ساعت 5 صبح بود هنوز هوا تاریک بود مینا هم بیدار شد و شروع کرد به اس دادن بم تا ساعت 6 که اتوبوس رسید ماهشهرو مینا پیاده شد من هم 1 ساعت بعد تو آبادان پیاده شدم ورفتم خونه عموم ،ساعت 8 صبح بود من تازه میخاستم بخوابم که گوشیم زنگ خورد و دیدم میناست
verified profile,sperm,teen,creampie,panties,doggystyle,amateur,homemade,young,POV,fat,big-ass,russian,thick,puma,phat,pawg,nymphomaniac,big-butt,big-booty,juicy-ass

From:
Date: March 19, 2020