کلیپ سکس مشتی با دختر هلو و ناز ایرانی
ما دوتا معمولا به هم به زبان انگلیسی حرف میزنیم
برای من گفتن حرفام به زبان دیگری خیلی راحت تر از فارسی است… کوپه ای که گرفته بودم ، دونفر دیگر را در خود جای داده بود و تنها نبودیم.
در مسیر زمان زیادی را همزمان با حرف زدن با هومن به طنازی برایش صرف کردم ، اون هم بدون توجه به حرکات من به حرفام گوش میداد و کار خودش رو میکرد
پس زمینه ی ذهنم فقط و فقط به آغوش کشیدن عاشقانه ی هومن بود ! دوس داشتم تا ابد لبانم را بر روی لبانش بدوزم ! اما نمیتوانستم حتی با دست هایم بدنش را لمس کنم
به بهانه های مختلف بهش میگفتم که چقدر دوستش دارم.
اما با جواب های خیلی معمولی طرف میشدم… این بی میلی از طرفی حرص مرا درآورده بود و از طرف دیگر بیشتر حریص میشدم تا خودم را در آغوشش ببینم
به گرگان نزدیک میشدیم … سکس کم کم وسایل را برداشتیم و به هتلی در بهترین نقطه ی جنگل رفتیم …
شرجی هوا میل بیشتری را به من میداد و هر لحظه به شهوت من می افزود! روز اول رو خیلی عادی به شب رسوندیم و شب موقع خواب موقعیت را برای مطرح کردن خواسته ام مناسب دیدم!
ازش پرسیدم “تا حالا به سکس با من فکر کردی؟”
براش تازگی داشت این سوال ، والبته جا هم خورده بود ، اما طبق معمول با اعتماد به نفس گفت: “میزاری بخوابیم؟”