لطفآ تا ته بکن تو بدنش لمس میکرد چه پاهای کلفت داشت

0 views
0%

لطفآ تا ته بکن تو

جوری که صورت فاطمه روی کف پاهای سمیرا بود و پشت سره فاطمه زیره کون سمیرا.سمیرا گفت کف پاهام رو قشنگ میلیسی و میخوری تا بزاریم بری.فاطمه هم به ناچار کف پاهای سمیرا رو میخورد و عرق کف پاهاش رو قورت میداد.وقتی فاطمه بلند شد دیدم صورتش خیسه عرق کف پاهای سمیرا و زنمه .این داستان حدود 1 ساعتی طول کشید و فاطمه وقتی میخواست بره گفت:خدا لعنتتون کنه.آیدا خانم مطمعن باش جبران میکنم.آیدا و سمیرا هم گفتن تو برو فعلا صورتت رو بشور که بوی کف پ میده و دو تایی زدن زیره خنده.خلاصه فاطمه رفت و من اومدم بیرون و با هم نشستیم عکس ها و فیلم ها رو تماشا کردیمو میخندیدیم.نیم ساعتی گذشت که زنگ خونه به صدا در اومد.از چشمی در نگاه کردم دیدم فاطمه و دخترش و دو تا

نگاهم به لای پاهاش بود
چند وقتی میشود که یه دفتر ساختمونی دایر کرده بودم و اومدم تو روزنامه به آگهی واسه استخدام به منشی دادم روز اول چند نفری اومدن اما هیچکدام نه به دلم نشستند و نه شرایط داشتن .. من دنبال به زن مطلقه بودم که هم بهش کار بدم و هم اینکه نیازهای جفتمون رو برطرف کنم. حوالی عصر بود,خانم با قد بلند و هیکل درست با چشمان درشت و موهای فر وارد دفتر شد بلافاصله بعد معرفی خودش فرم استخدام رو دادم بهش که پر کنه و اونم شروع کرد به پر کردن همونطور که داشت فرم رو پر میکرد منم نگاهم به لای پاهاش بود و مدام دعا میکرد که خدایا مطلقه باشه بعد اینکه فرم رو پر کرد دادش بهم و من با به حالت کامل جدی نگاهی به فرم کردم و دیدم تو قسمت ازدواج نوشته از سکس ایرانی همسرم جدا شدم تو دلم قند آب شد ادامه دادم با اینکه به ماه آزمایشی بیان مشکلی ندارید اونم به کم مانتوش با دستش کشید بالا و با نگاه نافذش گفت نه مشکلی ندارم منم تو ادامه گفتم از فردا صبح میتوانی کارت رو شروع کنی …

لطفآ تا ته بکن تو

شروع کردم به مالیدن سینه هاش
صبح زودتر رفتم دفتر و منتظر شدم بیاد ساعت هشت بود که اومد تا ظهر سرمون گرم کار بود که نفهميديم چطوری گذشت ..ساعت دو بود ديگه مشتریان رفتند کم کم منم رفتم در رو بستم و گفتم بیاید بهتون آفيس آموزش بدم .. اومد نشست کنارم و شروع کردم به یاد دادن . همینطور که کنارم بود چند باری دستم خورد به پاهاش یه جوری شده بودم بدنم داغ شده بود یهو اومد دستش رو ببره سمت ماوس بدنش خورد به بدنم منم آروم دستمو گذاشتم رو پاهاش ..دیدم هیچ نگفت به نگاهی بهم انداخت منم لبم گذاشتم رو لباش. به مانتو تنگی پوشیده بود .. گفتم بیا رو پاهام بین اومد نشست و گرمی رانش رو پاهام حس میکرد کریم راست شده بود دستمو انداختم رو سینه هاش و شروع کردم به مالیدن سینه هاش

آقا شهاب تا ته بکن تو
گفتم پاشو بریم تو اتاق.. به اتاق تو دفترم بود که توش تخت تاشو داشتم . رفتم تخت باز کردم خودم مانتوش رو درآوردم و انداختمش رو تخت ..سریع پریدم روش و از پشت روش دراز کشیدم وای چه حسی داشت کل بدنش لمس میکرد چه پاهای کلفت داشت .کریم از تو شرت آوردم بیرون و از پشت شلوارش کشیدم پایین کریم از لای شرتش بردم تو اونقد شق شده بود که مطمن بودم راست میر تو کسش.. به بالشت گذاشتم زیر شکمش و کیرمو آروم کردم تو کسش .. وای چقدر نرم بود از تمام کسانی که دیده بودم نرم تر بود تا ته کردم توش.. گفت آقا شهاب تا ته بکن تو … منم تا آنجایی که میتوانم فشار دادم تو .. دستم اندخته بودم تو سینه هاش . هر سینه هاشو هم مینالید .. کیرمو تا ته میرفت تو کسش.. وای که چقدر جیغش دوس داشتم … با تمام توان نیم ساعت تمام تلمبه میزنم. . چه کونی داشت.

جنده خانوم چه کیری میخوره…آرومتر کندیش از جا

teen,hot,creampie,petite,real,amateur,homemade,young,daddy,dad,small-tits,step-father,step-daughter,cum-on-pussy,cum-on-panties,little-girl,family-taboo,dad-and-daughter,cute-panties,babe-flows

From:
Date: March 17, 2020