گاییدن کوس خوشگل و توپ ایرانی
نمیتونم هر دقیقه چند نفر رو بیارم تا تو اونجا با عرق پاهات بقیه رو خفه کنی و ما تماشا کنیم !واسه همین آیدا رفت دنبال چند نفر دیگه که پایه باشن واسه این کار.واسه همین زنگ زد به دختر خاله هاش.فاطمه و فایزه.اون ها هم با کمال میل قبول کرده بودن.همین طور به زن عمو حمیدش که اسمش الهه بود هم زنگ زد که بیاد و ماجرا رو براش تعریف کرده بود.اون هم قبول کرده بود که بیاد.روز بعد همگی اومدن خونه ما.آیدا بلند شد که بره و بیتا رو بیاره که الهه زن عموش بلند شد و دست آیدا رو گرفت و گفت:آیدا این کارا رو نکن.ما نیومدیم اینجا که بقیه رو با خودمون دشمن کنیم!اومدیم تا نزاریم تو واسه خودت دشمن درست کنی.آیدا گفت:زن عمو این ها خیلی به من بدی کردن!خیلی
کلیپ سکس ۱۲ دقیقهای توپ ایرانی
از عرق کف پاها و کونشون دادن من خوردم!الهه گفت:تو هم جبران کردی!دیگه بسه!مطمعن باش تو هر چی این کارا رو بکنی بدتر میشه و اون ها بیشتر لج میکنن و میخوان حالت رو دوباره بگیرن.فاطی و فایزه هم حرف های الهه رو تایید کردن.
آیدا با همون زن عموش و دختر خالهاش هم زیاد رابطه خوبی نداشت و خیلی چشم و هم چشمی سکس داشتن!نمیدونم چرا اون ها رو دعوت کرد که بیان و ماجرا رو بفهمن.خلاصه ده دقیقه ای الهه و دخترخاله هاش باهاش صحبت کردن ولی آیدا کوتاه بیا نبود!زنگ خونه به صدا در اومد و فاطمه و دخترش اومدن توی خونه.زن عموی آیدا به عنوان